جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5307
مقایسه نظریه‌ی علامه طباطبایی و آلستن در پایه بودن یا بدیهی بودن وجود خدا
نویسنده:
مجتبی خان احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دوره جدید دو برهان بر اثبات وجود خدا در بین محققان مورد توجه قرار گرفته است یکی برهان صدیقین علامه طباطبایی و دیگری برهان آلستون که مبتنی بر تجربه دینی است. مقایسه این دو می‌تواند در فهم این دو برهان مدد رساند.برهان علامه تقریری نو از برهان صدیقین است، و تنها با توجه به اصل واقعیت وعدم امکان نفی آن سعی در اثبات بداهت وجود خداوند دارد. که در فضای فلسفه‌ی اسلامی نقطه نظرات متنوعی را از سوی شاگردان، صاحب نظران و محققان، در پی خود داشته است، عده‌ای آن را در نهایت دقت و وافی به مقصود دیرینه‌ی عارف و حکیم دانسته‌اند، و عده‌ای در مقابل، آن را دارای مقدمات بیرونی و تناقضات درونی دانسته‌اند که پس از بررسی همه‌ی نظرات، و مبانی خود علامه نتیجه می‌شود که هر چند این برهان مشتمل بر نوآوری است، بر یک سری از مقدمات مبتنی بوده و در مقابل بعض اشکالات هم پاسخی در بر ندارد.آلستون نیز برهان خود را بر اساس شباهتهای تنگاتنگ تجربه‌ی عرفانی با تجربه‌ی حسی بنا می‌نماید و تجربه‌ی عرفانی را در توجیه بعض از باورها، مشابه تجربه‌ی حسی دانسته و با تفسیر خاص خود از تجربه‌ی عرفانی و نیز بعض از مولفه‌هایی که مطرح می‌نماید، باور به وجود خدا را بدون تکیه بر برهان و تنها بر اساس تجربه‌ی عرفانی موجه می‌داند. که با بررسی روشن شد که این برهان نیز در مواجهه با اشکالات متعدد در برابر بعض از چالشها جوابگو نیست. در تطبیق دو برهان و پیش زمینه‌های فلسفی دو فیلسوف نقاط مشترک و متفاوتی به چشم می‌خورد، و اینکه هر کدام از این دو دیدگاه در صورت تمامیت نقطه‌ی قوتی نسبت به دیگری دارد، برهان علامه بدلیل استفاده از عقل متعارف محدودیتی در حیطه‌ی مخاطب ندارد و برهان آلستون نیز بدلیل خصوصیات متنوع تجربه‌های دینی مقدار دلالتش علاوه بر توجیه باور به خدا توجیه بعض از صفات نیز می‌باشد. واژگان کلیدی: بداهت، پایه‌ای بودن، واقعیت، تجربه‌ی دینی، باور به وجود خدا، علامه طباطبایی، آلستون.
رمز جاودانگی اسلام در قرآن از نظر علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
منا محمدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار به بیان" رمز جاودانگی اسلام در قرآن از نظر علامه طباطبایی و شهید مطهری " پرداخته می‌شود و هدف این است که بدانیم چگونه اسلام خود را با مقتضیات زمان و موقعیت‌های جدید تطبیق می‌دهد و آیا همان دینی است که فطرت و نهاد انسان در جستجوی آن است، آیا همان دینی است که سلامت جسم و روان را تضمین می‌کند و بر روابط فردی و اجتماعی تأثیر به سزایی می‌گذارد. در این نوشتار در فصل اول به بیان "کلیات" و در فصل دوم به " جاودانگی اسلام در پرتو خاتمیت و جامعیت قرآن" اشاره شده و به بیان اقوال و نظریات در بحث قلمرو دین و جامعیت قرآن می‌پردازیم که؛1-
ارتباط بین عقل و دین از دیدگاه آلوین پلانتینجا و علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین مرادیانی عزیزآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:در این پژوهش سعی گردیده است که با توجه به دیدگاه‌های دو متفکر بزرگ علامه محمدحسین طباطبایی به عنوان نماینده مکتب اسلام و آلوین پلانتینجا فیلسوف معاصر آمریکایی به عنوان نماینده الهیات مسیحی به بررسی و تبیین رابطه عقل و دین در ارتباط با اعتقادات شخص پرداخته شده است.
رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد بشیر فهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی، که معتقدند که هم دین حرف دارد و هم عقل و میان حرف دین و عقل هیچگونه ناسازگاری وجود ندارد. و مایه الامتیاز از ناحیه شرع یعنی این که برخی از قلمروها قلمروهای اختصاصی شرع است که اصلا عقل توان دسترسی و درک آن قلمروها را ندارد و چون توان درک و فهم آن را ندارد هیچگاه آن را نفی نمیکند و با آن مخالفت نمیکند و همینطور برخی از قلمروها قلمروی اختصاصی عقل است که یقینا شرع هم آن را با پیروی از عقل میپذیرد. بنابراین آن چه در این رساله از بیانات و عبارات این دو محقق و دانشمند بزرگ عالم اسلام بدست می آید هماهنگی میان عقل و دین است البته به صورت جزئی اختلافات هم در میان دو دیدگاه وجود دارد که در متن رساله به آن پرداخته شده است ولی عمدتا دو دیدگاه به صورت کلی هماهنگی عقل و دین را اثبات میکند.
رابطه عقل و دین در قرآن و روایات با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری
نویسنده:
مجید ترابی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله " رابطه عقل و دین " از کهن ترین موضوعاتی است که از دیرباز فیلسوفان و متکلمانهر عصری را به خود مشغول داشته است و همواره در پی پیدا کردن جواب مناسبی برای این سوال بوده اند که چه رابطه و نسبتی میان عقل و دین وجود دارد؟در قرآن و روایات به عنوان دو منبع دینی بسیار به عقل و تفکر سفارش شده است، و از صاحبان عقل ستایش شده است و در مقابل کسانی که عقل خود را به کار نمی گیرند مورد سرزنش قرار گرفته اند. از نظر استاد مطهری به خودی خود هیچ تضادی میان عقل و دین وجود ندارد، ایشان دین و عقل را به شدت موید و حامی یکدیگر می داند و پای عقل را در عرصه دین باز می گذارد، ایشان می گوید: اسلام عقل را محترم می شمارد و عقل نیز روح اسلام را درک و بر اساس آن عمل می کند.علامه طباطبایی نیز به عنوان یک فیلسوف و مفسر قرآن معتقد به تلازم عقل و دین است و شرط جاودانه بودن دین اسلام را پیوند با عقل می داند. ایشان می گوید: عقل و دین هر دو برای اداره زندگی بهینه انسان ها در هر مرتبه و درجه ای که باشد، در هر عصری از اعصار، لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
بررسی تطبیقی عصمت انبیاء (ع) از دیدگاه شیخ مفید و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر مهدوی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصمت انبیاء - علیهم السّلام- از جمله مسائل مهمّ و مطرح در ادیان الهی است، و در دین اسلام، وام‌دار قرآن کریم و سخنان پیامبر اسلام (ص) و ائمّه‌ی اطهار (ع) می‌باشد. عصمت، یک نیروی درونی یا به عبارت دیگر ملکه‌ی نفسانی است که انسان را از اشتباه و گناه حفظ می‌کند، با وجود این‌که بر آن قدرت دارد.شیخ مفید و علّامه طباطبایی از جمله کسانی هستند، که در مسئله‌ی عصمت پیامبران صاحب‌نظرند، و در تألیفات متعدّد خود از جنبه‌های مختلف این موضوع بحث نموده‌اند، از جمله این‌که عصمت چگونه ماهیتی دارد؟ انبیاء (ع) در چه مواردی معصوم‌اند؟ دلیل ضرورت عصمت برای ایشان چیست؟ و با وجود عصمت، تکلیف اختیار شخص معصوم چه می‌شود؟ که با بررسی و تحلیل سخنان شیخ مفید و علّامه طباطبایی در بحث عصمت انبیاء، به این نتیجه رسیدیم که ایشان وجوب عصمت را برای پیامبر یک ضرورت عقلی می‌دانند و البته دلایل عقلی و نقلی هم بر اثبات این ضرورت می‌آورند. عصمت از نظر مرحوم شیخ مفید، لطف و موهبتی الهی است، که شامل حال مکلَّف مى‌شود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مى‌دارد، با این که آن شخص قادر به انجام آن‌ دو است. و علّامه طباطبایی (ره) عصمت را نوعی علم خاصّ عنوان می‌کند که اثرش قطعی و تخلّف ناپذیر است و صاحب آن را به طور دائم از خطا و اشتباه حفظ می‌کند. هر دوی ایشان، اختیار را از ویژگی‌های عصمت برمی‌شمارند و قائلند که عصمت مستلزم تکلیف است و اختیار لازمه‌ی تکلیف. و این چنین، سازگاری میان عصمت و اختیار را تبیین می‌کنند.آن‌ها هم‌چنین قلمرویی برای عصمت انبیاء ذکر کرده و عصمت آن حضرات را در این مراحل به اثبات رسانده‌اند. که به طور کلّی مرحوم شیخ مفید (ره) پیامبر اسلام، حضرت محمّد (ص) را مطلقاً معصوم دانسته، امّا سایر انبیاء ممکن است قبل از نبوّتشان، صغیره‌‌ی سهوی که مایه‌ی بی‌اعتباری مرتکب آن نشود، انجام داده باشند. و علّامه طباطبایی (ره) تمامی انبیاء را مطلقاً معصوم می‌داند.
پیامدهای کلامی نظریه ی  تکامل  داروین (با تأکید بر آراء علامه طباطبایی و شهید مطهری)
نویسنده:
زینب علی آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از تئوری‌هایی که در قرن نوزدهم میلادی ظهور نمود و به عنوان یکی از مصادیق بارز تعارض میان علم و دین شناخته شد، نظریه‌ی تکامل تدریجی انواع بود که توسط چارلز رابرت داروین زیست شناس انگلیسی مطرح شد. این نظریه به واسطه‌ی عناصری از جمله انتخاب طبیعی، تغییرات تصادفی، تنازع بقاء و بقای اصلح در ابعاد مختلفی با اعتقادات دینی متعارض جلوه نمود. ابعاد این تعارض عبارتند از: تعارض با برهان نظم، تعارض با آموزه‌ها و ظواهر متون مقدس و تعارض با کرامت نوعی و اشرفیت انسان. پس از طرح این نظریه واکنش-های متعدد و متفاوتی از سوی متکلمین و اندیشمندان صورت گرفت. این پژوهش ضمن ارائه‌ی گزارشی از پیامدهای کلامی این نظریه در غرب و بررسی راه حل‌های پیشنهاد شده برای رفع ابعاد مختلف این تعارض، روش علامه طباطبایی و استاد مطهری را نیز به عنوان دو اندیشمند مسلمان مورد بررسی قرار داده و در نهایت این نتیجه به دست می آید که تعارض های ادعا شده واقعی نیستند.
وسائط و موانع شناخت از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
سوده یاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار پیش رو، وسائط شناخت و موانع شناخت و عوامل ایجاد خطا را از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) مورد بررسی قرار می دهد.علامه طباطبایی، میراث دار حکمت متعالیه ملاصدرا و هم چنین احیاگر و گسترش دهنده آن محسوب می شود و همچون حکمای دیگر تربیت یافته در این مکتب، واجد فکر فلسفی و ذوق عرفانی به طور توأمان است. درواقع اندیشمندان منسوب به حکمت متعالیه کوشیده اند تا به تبعیت از سنت نبوی و سیره ائمه هدی، درهم تنیدگی عرفان و فلسفه و قرآن را، در فهم حقیقت لحاظ کنند و هر سه ابزار معرفت یعنی شرع و عقل و دل را هم زمان و هم راستا مورد استفاده قرار دهند.از نظر علامه واسطه های شناخت عبارت است از حس، عقل، شهود و فطرت.ایشان اگرچه حس را به عنوان واسطه شناخت معرفی می کند، ولی تاکید می کندکه حس، بدون یاری قوه عاقله نمی تواند یک راه مستقل شناخت محسوب شود.وی همچنین معتقد است حس، به خودی خود خطا نمی کند و خطایی که به حواس نسبت داده می شود، در مرحله فعالیت ذهن است و البته به کمک تعقل و تجربه، قابل پیشگیری و برطرف ساختن می باشد.در این رساله می خوانیم که از نظر علامه، عقل، علاوه بر اینکه واسطه مهمی برای شناخت محسوب می شود و در صورترعایت شرایط صحت تفکر، در درک بسیاری از کلیات قابل اعتماد است، عامل تشخیص و رفع خطا در همه انواع ادراکات نیز به شمار می رود؛ اما در عقل نیز، خطا در ماده و صورت تفکر ممکن و محتمل است که به وسیله تطابق با شرع و قواعد عقلی، قابل تشخیص و رفع یا پیش گیری است. شهود که انتقال از آیت و نشانه، به صاحب آیت است، بالاترین مرتبه ادراک انسان محسوب می شود. در این واسطه شناخت، چون علم حضوری و بی واسطه حواس ظاهری و باطنی است، خطا راه ندارد ولی ممکن است مشاهده کننده در تفسیر آن دچار خطا شود و یا شهود شیطانی را، رحمانی بپندارد و از همین جهت، نیاز به عوامل تشخیص و رفع خطا در علم شهودی دارد که همان شرع، عقل و تحت تربیت استاد یا اولیی الهی بودن است.
نقش نوع شناخت خدا در معنایابی زندگی از منظر علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
طیبه بردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از معنای زندگی از مهم ترین دغدغه های هر انسان اندیشمندی است. معنا در واژه معنای زندگی دو مفهوم را افاده می کند: هدف زندگی، ارزش. مراد از زندگی همان حیات آدمی است، آن جا که مختص به انسان و متعالی از حیوان است. در اندیشه فیلسوفان مسلمان از جمله علامه طباطبایی(ره) معنای زندگی با رویکرد خدا محور تبیین می شود. در این دیدگاه، با این که خداوند بنیاد و اساس و شرط ضروری معناداری زندگی است، اما نوع شناخت خداوند نیز در معنابخشی زندگی موثر می باشد. در این راستا ضمن ارائه توضیحی از انواع شناخت خداوند، به این نتیجه دست یافته‌ایم که عوامل بی معنایی و معناداری زندگی انسان از منظر علامه طباطبلیی(ره) متفاوت است و با صرف رفع عوامل بی معنایی، زندگی انسان معنادار نمی شود. چه بسا کسانی که با هیچ یک از عوامل بی معنایی روبرو نیستند و زندگی خود را با معنا می دانند، اما از منظر علامه(ره) زندگی آن ها تهی از معنا و معنویت است؛ چرا که ایشان معنادار شدن زندگی هر انسان را که همان عبودیت است، برابر با قرار گرفتن زندگی او در مسیر غرض خداوند از آفرینش می داند. علامه (ره)شناخت حسی نسبت به ذات خداوند را غیر ممکن می-داند. هم چنین از منظر ایشان شناخت فطری و شناخت عقلی خداوند به تنهایی نمی‌توانند بی معنایی زندگی را رفع کرده و معنابخش زندگی انسان گردند بنابراین هر یک از این شناخت‌ها بدون استمداد از دیگری، به طور مستقل معنابخش زندگی نخواهد بود و حتی ممکن است در برخی موارد موجب انحراف از مسیر غرض خداوند از آفرینش شود. این در حالی است که این دو نوع شناخت پایه و اساس شناخت شهودی بوده، از این منظر در معنایابی زندگی موثرند. علامه طباطبایی (ره) براین باور است از میان انواع شناخت خداوند، شناخت شهودی آن گاه که بر پایه شناخت فطری و عقلانی استوار گردد بیشترین میزان معنابخشی به زندگی را به همراه دارد. کلید واژه: معنای زندگی، حیات، علامه طباطبایی(ره)، شناخت خدا، شناخت شهودی.
بررسی تطبیقی سعادت وشقاوت از دیدگاه فخررازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
آفریده مسلمی مهنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث اعتقادی، اخلاقی مسلمانان که به دلیل اهمیت فراوان، محل بحث و گفتگویزیادی بوده و هست موضوع سعادت و شقاوت می‌باشد. در اصلوجود سعادت و شقاوت میان مسلمانان اختلافی وجود ندارد، زیرا هر انسانی فطرتاَََ طالب سعادت و گریزان از شقاوت است، اما شناخت حقیقت سعادت وشقاوت و عوامل ومصادیق آن، مورد اختلاف است و لذا در این باره اختلاف نظرهایی در بین دانشمندان فرق مسلمین وجود دارد.از نظر اسلام حقیقت سعادت قرب الی الله است که محل بروز و ظهور آن در جهان آخرت است و هدف از آفرینش انسان هم رسیدن به آن مقام بلند است و انبیای الهی و ادیان آسمانی نیز به همین منظور آمده‌اند.لذا در سیر تاریخ تا کنون آدمی همیشه به دنبال سعادتبوده و خیلی ازمکاتب هم وصول به سعادت و کامیابی بوده است.پیرامون موضوع سعادت وشقاوت سوالات بسیاری قابل طرح بوده وهست اما، مهم‌ترین این سوال‌هاآن است کهدرجه نهایی سعادت وشقاوت چیست؟مکاتب و مذاهب مختلف بنا بر جهان‌بینی و انسان شناسی خاص خود، به این سوال پاسخهای متناسب با تفکر خود را دارندجواب این است که، در اسلام خداوند مالک و صاحب این هستیو انسان می‌باشد و همچنین اکثر مذاهب و فرق اسلامی، درجه نهایی سعادت وشقاوت رسیدن به مقام خلیفه الهی وقرب به پروردگار است که از آن به انسان کامل تعبیر می‌شود.دو دانشمند بزرگ، علامه طباطبایی و فخررازی در این که گرایش فطری به سعادت و شقاوت در وجود انسان نهفته است، و همچنین سعادت و شقاوت هم دنیوی و هم اخروی است اتفاق، و در اینکه سعادت وشقاوت امری اکتسابی است یا جبری اختلاف نظر دارند.هدف از انجام این تحقیق بررسی نظرات و نقاط افتراق و اشتراکموضوع سعادت و شقاوت در دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان اندیشمند امامی مذهب و فخررازی به عنوان دانشمند اشعری می‌باشد تا بدین وسیله تحکیم اخوت میان مسلمین تقویت شود و همچنین امکانی برای همه طالبان سعادتمندی و رسیدن به قرب را فراهم می‌سازد و همه انسان‌ها، بالاخص محققین در این زمینه می‌توانند در ابعاد نظری و عملی از آن استفاده کنند.
  • تعداد رکورد ها : 5307